ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

كم كم دارم بزرگ ميشم

مامان جون هاپو

1393/7/17 9:04
نویسنده : سروین
714 بازدید
اشتراک گذاری

فرهنگ لغت ارمیا

اول اینکه هیچ وقت من نمیگه همش اسمش رو میگه

ارمیا دوست نه = دوست ندارم

ارمیا بیا نه = ارمیا نمیاد .

مامان جون هاپو اشتی نه= مامان جونم هاپو تشریف دارن با هاش اشتی نمیکنم

بابا بیا مامان جون دام = بابا بیا مامان جون رو بزن ( مامان جون گفتنش منو کشته)

آوادا= اصغر دایی

داداش= داریوش دایی

دییا باتی= خاله فاطی

دییا ایشین= خاله شیرین

ولی به دایی مامان همون دایی میگه

ایششش= خوابیدن و بغل کردن و شیر همش تو یه کلمه خلاصه شده

مامان جون مسی= مامان جون مرسی

آقا= آقا

ادووا ماشین= آقای راننده

ارمیا پاستیل دوست = من پاستیل رو دوست دارم

دایم= دارم

ماشین عمو نانای شاد داشت= ماشین عمو اهنگ شاد داشت

باشی = باشه

ارمیا داوا بیا = واسه ارمیا دارو بیار

خت خت = قیچی

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)