ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

كم كم دارم بزرگ ميشم

اولین گام

1392/6/24 11:59
نویسنده : سروین
505 بازدید
اشتراک گذاری

از دیشب که می خواستی لالا کنی شیر خوردن ممنوع شد و من و تو موندیم و یه دنیا سر درگمی

حالا چه جوری وقتی گریه میکنی ارومت کنم

چه جوری تو رو به خواب ببرم

چه  جوری وقتی میخوای دنبال کارهای خطرناک بری فریبت بدم با چی سرت رو گرم کنم

حالا قتی تو ماشین حوصلت سر رفت من چیکار کنم

وقتی زمین میخوری و بدنت درد میگیره با چی ارومت کنم قربونت بشم چه جوری یادم بره که با چشمای پر از اشک وقتی میدیدی شیر میدم با همون چشمای پر از اشک شروع میکردی به خندیدن و ذوق کردن

 

عزیزم باور کن برای من این دوره از شیر گرفتن تو خیلی سخت تر میگذره احساس میکنم مادر خیلی بدی هستم که تو رو از چیزی که این همه دوست داری محروم کردم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

صبا
25 شهریور 92 8:46
سلام کاشکی من هم شجاعت و جسارت تو رو داشتم دلم نمیاد دختری از شیر بگیرم نگاههای قشنگش لبخندهاش موقع میک زدن و شیر خوردن خیلی دوست دارم چقدر سخته


هر چقدر هم اين پا و اون پا كني اخرش راهي نداره بايد از شير بگيريش حالا خوبه تو سر كار ميري و زياد با دخترت نيستي واسه ارميا خيلي سخت شد
نیلوفر
25 شهریور 92 15:55
الهیییییییییییی بمیرم واسه هردوتون که اینهمه به هم وابسته این. همین چند روزه تحمل کنید. همه چی رو به راه میشه ارمیا هم عادت میکنه که جور دیگه ای آروم بشه.


واقعا سخت ميگذره مخصوصا به من كه ميگم هر لحظه الانه كه بياد بغلم