من و مبینا منتظریم
سلام پسرم
هنوز اسم قطعی واسه تو انتخاب نکردیم به خاطر اون فعلا اسمت رو تا قطعی نشده نمیخوام بنویسم
دیگه وارد هفته 23 بارداری شدم 23 هفته است که من و تو باهم شدیم دو تا روح و دو تا جسم در یک بدن
23 هفته است که من و تو با هم نفس میکشیم و روزها رو سپری میکنیم و در این انتظار ما مبینا هم سهیمه
جدیدا حرکاتت خیلی زیاد شده و از دیروز تا زیر قفسه سینه ام حرکاتت رو احساس میکنم و به نظرم از الان خیلی زوده . مامانی همش میگه نکنه دوقلو هستن و خبر نداری ولی من مطمئنم تو یه دونه ای فقط به احتمال زیاد به اصغر دایی رفتی و داری منو یه ریزه اذیت میکنی
امروز هم مبینا کلی فلوت و بلز واسه تو زد تا گوش کنی و من میدونم که داشتی گوش میدادی و هر چند وقت یک بار تکون میخوردی که بدونم خواب نیستی مبینا از حرف زدن با تو و زدن اهنگ واست لذت میبره ولی این انتظار داره خسته اش میکنه و مدام روزها رومیشماره راستش منم دیگه دارم از انتظار کشیدن خسته شدم مخصوصا خواهرت که اینقدر بی صبری میکنه بیشتر دلم واسش میسوزه
ناز گلم امیدورام سهی و سلامت به دنیا بیای و ما رو با اومدنت خوشحال کنی