علاقه
تا حالا نشده کسی منو اینجوری دوست داشته باشه که توی خواب هم دنبال من باشه
هر جای خونه که برم دنبال من بی صدا بیاد و خودش سرگرم کنه
هر کاری میکنم پشت سرش شروع به تقلید بکنه
هر وقت خراب کاری میکنه یا چیزی رومیندازه میاد زل میزنه توی صورتم و با داد و بیدا میخواد که دنبالش برم تا نشونم بده ی کار کرده یا چه چیزی رو پیدا کرده
و از الان بخواد واسه من کتاب بخونه
وقتی خوابش بیاد بهونه اغوش منو بگیره
وقتی توی خواب دنبال من میگرده زیر چشمی نگاه کنه و ببینه من کنارش هستم یا نه و وقتی خیالش راحت شد چشماش رو ببنده و دوباه به خواب بره
میمیرم واسه اون لحظه ای که از پاییئن عین گربه چکمه پوش چشماش رو معصوم میکنه و دستهاش رو میاره بالا تا بغلش کنم و بعد تمام صورتم رو به عنوان تشکر گاز میگیره (اخه هنوز بوس کردن یاد نگرفته )
یه عاشق مثل ارمیا داشتن عالمی داره واسه خودش ومن عاشق همه لحظه هایی هستم که با ارمیا میگذرونم